کد مطلب:20656 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:8

گنجینه پرسمان » اخلاق و عرفان

حيا و عفت چه نقشي در جلوگيري از انحرافات جنسي دارد؟

غرائز جنسي از قوايِ درونيِ خدادادي است كه وجود آنها غير قابل انكار است. لذا بايد از طريق مشروع ارضأ شود و در غير اين صورت انحراف و گناه است. از جمله عواملي كه نقش تعيين كننده در جلوگيري از انحرافات جنسي و گناه دارد حيا و عفت است. اينك به برخي از آثار و نتائج حيا و عفت اشاره ميكنيم:

1. مانع عمل زشت است: امام عليميفرمايد: حيا سد انجام فعل قبيح ميشود.(ميزان الحكمه، محمدي ري شهري، ج 2، ص 564، مكتب الاعلام الاسلامي.)

2. حيا، سبب عفت است: امام عليميفرمايد: سبب عفت حيا است(همان.)

3. حيا، مروت و مردانگي ميآورد: امام عليميفرمايد: اصل مروت حيا است، و ثمرهاش عفت است.(همان.)

4. پيامبر اكرمميفرمايد: حيأ مهرباني و رأفت، مراقبت در برابر خدا در كارهاي پنهاني و آشكار ايجاد ميكند، سلامت ميآورد، اجتناب از شرّ را به دنبال دارد، بشاشت و پيروزي ميآورد، سبب ميشود مردم او را به بهترين وجه ياد كنند; اينها چيزهايي است كه عاقل به وسيلة حيا به آن ميرسد; پس خوشا به حال كسي كه نصيحت خدا را قبول ميكند و از بدي (بي حيايي) ميترسد.(همان.)

5. حيا، انسان را بهشتي ميكند: امام كاظمميفرمايد: حيا، از ايمان است و (مرد با) ايمان در بهشت است.(همان.)

6. حيا، پيشرفت، آرامش، امنيت، عزت و سعادت ميآورد.

مطالعات تاريخي نشان ميدهد كه، اشخاص يا جوامعي كه بهرة كافي از عفت داشتهاند، از نيروهاي خداداد خود، بالاترين استفاده را در راه پيشرفت خود و جامعة خويش برده و در سطح بالايي از آرامش و امنيت زيستهاند، اما افراد يا جوامعي كه در شهوتپرستي غرق شدهاند، نيروهاي خود را از دست داده و در معرض سقوط قرار گرفتهاند.

اين همه، نقش حيا و عفت را در جامعه اثبات ميكند.

قرآن كريم، در آيات مختلف، به حيا و عفت و نقش آن در نجاتبخشي افراد از انحرافات و سقوط در منجلاب فساد و تباهي، اشاره دارد. در اين زمينه به آيات 23 و 24 و 32 و 34، يوسف; 273 بقره; 5ـ7 مؤمنون; 35 احزاب و... مراجعه شود. به عنوان مثال در آيات 23 و 24 يوسفغ سخن از عفت و پاكدامني آن پيامبر خدا است، كه در سختترين شرايطي كه تمام اسباب گناه در آن آماده بود، خود را حفظ كرد. حيا و عفت او اجازه نداد كه در محضر خداوند خود را آلوده كند، لذا به خداوند خويش پناهنده شد، و از كورة يك امتحان بزرگ الهي، آبرومندانه بيرون آمد: وَ رَ َوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِي وَ غَلَّقَتِ الاْ ئَبْوَ َبَ وَ قَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُو رَبِّيَّ أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُو لاَيُفْلِحُ الظَّـَـلِمُونَ # وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِي وَهَمَّ بِهَا لَوْلاَ َّ أَن رَّءَا بُرْهَـَنَ رَبِّهِي كَذَ َلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوَّءَ وَ الْفَحْشَآءَ إِنَّهُو مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ ;(يوسف،23ـ24) و آن زن كه يوسف در خانه او بود، از او تمنّاي كامجويي كرد; درها را بست و گفت: بيا (به سوي آن چه براي تو مهيا است) يوسفغ گفت: پناه ميبرم به خدا! و ]= عزيز مصر[ صاحب نعمت من است; مقام مرا گرامي داشته (آيا ممكن است به او ظلم و خيانت كنم؟!) مسلماً ظالمان رستگار نميشوند. آن زن قصد او كرد و او نيز ـ اگر برهان پروردگار را نميديد ـ قصد وي مينمود! اين چنين كرديم تا بدي و فحشأ را از او دور سازيم، زير او بندگان مخلَص ما بود.

امام باقر7 ميفرمايد: هيچ عبادتي در پيشگاه خداوند، برتر از عفت در برابر شكم و مسايل جنسي نيست.(اصول كافي، كليني;، ج 2، ص 79، دارالكتب الاسلامية.)

امام صادقميفرمايد: پيروان حقيقي جعفر بن محمد6 كساني هستند كه در برابر شكمپرستي و بي بند و باري جنسي، عفت و (در راه بندگي خدا) تلاش و كوشش فراوان دارند... .(وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي;، ج 15، ص 251، مؤسسه آل البيت:.)